ختم قرآن 125
سلام علیکم
ان شاء الله امروز همگی پربار تر از دیروز
" بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
وَ
لَنْ تَرْضَىٰ عَنْکَ الْیَهُودُ وَ لَا النَّصَارَىٰ حَتَّىٰ تَتَّبِعَ
مِلَّتَهُمْ ۗ قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدَىٰ ۗ وَ لَئِنِ
اتَّبَعْتَ أَهْوَاءَهُمْ بَعْدَ الَّذِی جَاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ ۙ مَا
لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لَا نَصِیرٍ (120) "
" (پیامبر اسلام، یهود و نصاری را به اسلام دعوت می کرد و می خواست با مذاکرات، رضایت آنها را جلب کند از این رو خداوند خطاب به پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرماید:) هرگز یهود و نصاری (با آن روحیه لجاجت و عناد و افکار باطل) از تو زاضی نخواهند شد مگر اینکه تو کاملا تسلیم دین (تحریف شده) آنها شوی (و آیین و افکار باطل آنها را صددرصد بپذیری، زیرا یهود و نصاری به کمتر از این راضی نمی شوند پس به آنها) بگو: هدایت واقعی همان هدایت الهی است (که با قرآن و اسلام محقق می شود و هیچگونه هدایتی در دین تحریف شده شما وجود ندارد.)
(ای پیروان محمد (صلی
الله علیه و آله و سلم) بدانید که) اگر پیرو خواسته های (نامشروع) دشمنان
دین باشید (و بخواهید با آنها سازش کنید) در صورتی که شما از عناد و لجاجت
ها و توطئه های آنها آگاهی دارید، مطمئن باشید در این صورت دیگر از تحت
ولایت و حمایت خداوند خارج می شوید و دیگر هیچگونه کمک و نصرتی از سوی
خداوند به شما نخواهد رسید. (120) "
--------------
تفسیر این آیه در تفسیر نور:
+ بعد از تغییر قبله، ناراحتى یهود از مسلمانان بیشتر شد و احیاناً بعضى از مسلمانها نیز تمایل داشتند قبله همان بیتالمقدّس باشد تا بتوانند با یهود در الفت و دوستى زندگى کنند، غافل از اینکه رضایت اهل کتاب با حفظ آن حاصل نمىشد و انتظار آنان، پیروى از تمام آیین آنها و نه فقط قبله آنان بود.
+ این آیه در عین اینکه خطاب به پیامبر اسلام (صلى الله علیه و آله و سلم) است، خطاب به همه مسلمانان در طول تاریخ نیز هست که هرگز یهود و نصارى از شما راضى نخواهند شد، مگر آنکه تسلیم بىچون و چراى آنان شوید و از اصول و ارزشهاى الهى کناره بگیرید. ولى شما باید با قاطعیّت دست رد به سینه آنها بزنید و بدانید تنها راه سعادت، راه وحى است نه پیروى از تمایلات این و آن.
+ دشمن، به کم راضى نیست. فقط با سقوط کامل و محو مکتب و متلاشى شدن اهداف شما راضى مىشود. «لَنْ تَرْضى عَنْکَ ...»
+ اگر مسلمانان مشاهده کردند که کفّار از دین آنان راضى هستند، باید در دیندارى خود تردید نمایند. دیندارى کافرپسند، همان کفر است. «لَنْ تَرْضى ... حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ»
+ جز وحى و هدایت الهى، همه راهها انحرافى است. «قُلْ إِنَّ هُدَى اللَّهِ هُوَ الْهُدى»
+ مسئولیّت عالم، بیشتر از جاهل است. «بَعْدَ الَّذِی جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ»
+ رابطه با اهل کتاب نباید به قیمت صرف نظر کردن از اصول باشد. جذب دیگران آرى، ولى عقب نشینى از اصول هرگز. «لَئِنِ اتَّبَعْتَ أَهْواءَهُمْ ...»*
+ پیروى از تمایلات و هوسهاى مردم، منجر به قطع الطاف الهى مىشود. بنابراین یکى را باید برگزید: یا لطف خدا، یا هوسهاى مردم. «ما لَکَ مِنَ اللَّهِ مِنْ وَلِیٍّ وَ لا نَصِیرٍ»
- ۱ نظر
- ۱۵ بهمن ۹۶ ، ۰۸:۰۰