ختم قرآن 149
سلام علیکم
صبح همگی رنگی رنگی و شاد :)
" بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
قَدْ
نَرَىٰ تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّمَاءِ ۖ فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً
تَرْضَاهَا ۚ فَوَلِّ وَجْهَکَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ ۚ وَ حَیْثُ
مَا کُنْتُمْ فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ ۗ وَ إِنَّ الَّذِینَ أُوتُوا
الْکِتَابَ لَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ ۗ وَ مَا
اللَّهُ بِغَافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُونَ (144) "
" (ای
پیامبر) ما قطعا نگاه های انتظار آمیز تو را به سوی آسمان (جهت تعیین قبله
جدید) می بینیم و حتما تو را به سوی قبله ای که از آن راضی باشی، بر می
گردانیم.
(ای پیامبر، در پاسخ به درخواست قبله جدید و تعیین مسجد
الحرام به عنوان قبله جدید) از این پس (از بیت المقدس) به سوی مسجدالحرام
رو کن و شما مسلمانان نیز از این پس هرکجا بودید، برگردید به سوی
مسجدالحرام (قبله جدید).
کسانی که اهل کتاب
هستند، حتما می دانند که آن (فرمان تغییر قبله) حق بوده و از جانب پروردگار
است (زیرا در کتاب های آسمانی خود این مطلب را خوانده اند ولی کتمان می
کنند) و خداوند از این عمل آنها غافل نیست. (144) "
--------------
قسمتی از تفسیر این آیه در تفسیر نور:
+ رضایت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله و سلم) از قبله بودن کعبه، دلائلى داشت از جمله:
الف: کعبه، قبله ابراهیم(علیه السلام) بود.
ب: از زخم زبان، تحقیر و استهزاى یهود آسوده مى‌شد.
ج: استقلال مسلمانان به اثبات مى‌رسید.
د: به اوّلین پایگاه توحید یعنى کعبه، توجّه مى‌شد.
+ چون مسئله تغییر قبله یک حادثه مهمّى بود، لذا در آیه، دوبار در مورد توجّه به کعبه، فرمان داده شده است: یک‌بار خطاب به پیامبر با لفظ؛ «وَجْهِکَ» و یک‌بار خطاب به مسلمانان با کلمه؛ «وُجُوهَکُمْ»
+ آسمان، سرچشمه نزول وحى و نظرگاه انبیاست. «نَرى تَقَلُّبَ وَجْهِکَ فِی السَّماءِ»
+ خداوند به خواسته انسان‌ها آگاه است. «فَلَنُوَلِّیَنَّکَ قِبْلَةً تَرْضاها»
+ تشریع و تغییر احکام، از طرف خداوند است و پیامبر از پیش خود، دستورى صادر نمى‌کند. «فَوَلُّوا ...»
+ ادب پیامبر در نزد خداوند به قدرى است که تقاضاى تغییر قبله را به زبان نمى‌آورد، بلکه تنها با نگاه، انتظارش را مطرح مى‌نماید. «قَدْ نَرى تَقَلُّبَ وَجْهِکَ»
+ خداوند رضایت رسولش را مى‌خواهد و رضاى خداوند در رضاى رسول اوست. «قِبْلَةً تَرْضاها»
+ قرآن، دانشمندانى که حقیقت را مى‌دانند، ولى باز هم طفره مى‌روند، تهدید و نکوهش مى‌کند. «لَیَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ ... وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا یَعْمَلُونَ»
+ نباید دستورات دین را به مردم سخت گرفت. «شطر» به معنى سمت است. یعنى به سمت مسجدالحرام ایستادن کافى است و لازم نیست بطور دقیق روبه کعبه باشد. «فَوَلُّوا وُجُوهَکُمْ شَطْرَهُ»
