سلام
هیچکس تنها نیست
همراه اول خدا
این جملات اولین نوشته هایی که من توی وبلاگم مینویسم.
امیدوارم بتونم مفیــــد باشم.
- ۷ نظر
- ۱۷ دی ۹۶ ، ۲۳:۰۳
سلام علیکم
صبح همگی پر از عشق و لبخند :)
--------------
قسمتی از تفسیر این آیه در تفسیر نور:
+
در جاهلیّت، طلاق دادن و رجوع کردن به زن، امرى عادّى و بدون محدودیّت
بود. امّا اسلام، حداکثر سه بار طلاق و دو بار رجوع را جایز دانست تا حرمتِ
زن و خانواده حفظ شود. «تفسیر مجمعالبیان»
+ در اسلام، طلاق امرى منفور و بدترین حلال نام گذارى شده است، ولى گاهى عدم توافق تا جایى است که امکان ادامه زندگى براى دو طرف نیست.
+ در این آیه علاوه بر طلاق رجعى که از سوى مرد است، طرح طلاق خُلع که پیشنهاد طلاق از سوى زن است نیز ارائه شده است. به این معنا که زن، مهریه خود یا چیز دیگرى را فداى آزاد سازى خود قرار دهد و طلاق بگیرد.
+ در قطع رابطه با دیگران، نباید آخرین تصمیم را یک مرتبه گرفت، بلکه باید میدان را براى فکر و بازگشت باز گذاشت. «الطَّلاقُ مَرَّتانِ»
+ آزار و ضرر رسانى به همسر، ممنوع است. مرد نباید به قصد کام گرفتن یا ضربه روحى زدن به زن، به او رجوع نموده و سپس او را رها کند. «فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ»
+ در همسر دارى باید از سلیقههاى شخصى و ناشناخته دورى کرد و به زندگى عادّى و عرفى تن در داد. «فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ»
+ تلخى جدایى را با شیرینى هدیه و احسان جبران کنید. «أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ»
+ طلاق، نباید عامل کینه، خشونت و انتقام باشد، بلکه در صورت ضرورتِ طلاق، نیکى و احسان شرط اساسى است. «أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ»
+ اصل در زندگى، نگهدارى همسر است، نه رها کردن او. کلمه «امساک» همه جا قبل از کلمه «تسریح» آمده است. «فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ»
+ حقوق و احکام در اسلام، از اخلاق و عاطفه جدا نیست. کلمات «احسان» و «معروف» نشانه همین موضوع است. «فَإِمْساکٌ بِمَعْرُوفٍ أَوْ تَسْرِیحٌ بِإِحْسانٍ»
+ مراعات حقوق، لازم است. مرد، حقّ ندارد از مهریه زن که حقّ قطعى اوست چیزى را پس بگیرد. «لا یَحِلُّ لَکُمْ أَنْ تَأْخُذُوا مِمَّا آتَیْتُمُوهُنَّ شَیْئاً»
+ خواستههاى مرد و زن باید در چارچوب حدود الهى باشد. «إِلَّا أَنْ یَخافا أَلَّا یُقِیما حُدُودَ اللَّهِ»
+ تنها نظر زن و شوهر در مورد طلاق کافى نیست، بلکه باید دیگران نیز به ادامه زندگى آنان امیدى نداشته باشند. «یَخافا ... فَإِنْ خِفْتُمْ» گاهى زن و شوهر مىگویند: با هم توافق اخلاقى نداریم، امّا این حرف برخاسته از هیجان آنهاست. لذا قرآن در کنار خوف زن وشوهر «یَخافا» پاى مردم را به میان کشیده که آنان نیز این ناسازگارى را درک کنند. «خِفْتُمْ»
+ در تصمیم گیرىها باید محور اصلى، اقامه حدود الهى و انجام وظایف باشد. اگر حدود الهى مراعات مىشود ازدواج باقى بماند وگرنه طلاق مطرح شود. «فَإِنْ خِفْتُمْ أَلَّا یُقِیما حُدُودَ اللَّهِ»
+ طرحِ «طلاق خُلع» براى آن است که زن بتواند خود را از بنبست خارج سازد. «افْتَدَتْ بِهِ»
+ اسلام با ادامه زندگى به صورت تحمیلى و با اجبار و اکراه، موافق نیست. در صورتى که زن به اندازهاى در فشار است که حاضر است مهریه خود را ببخشید تا رها شود، اسلام راه را براى وى باز گذاشته است. البتّه مرد ملزم به پذیرش طلاق خلع نیست. «فَلا جُناحَ عَلَیْهِما فِیمَا افْتَدَتْ بِهِ»
+ شکستن قانون الهى، ظلم است. «وَ مَنْ یَتَعَدَّ حُدُودَ اللَّهِ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ»
سلام علیکم
صبح همگی پر از نور و رنگ :)
--------------
قسمتی از تفسیر این ایه در تفسیر نور:
+ مهلتِ عدّه، ضامن حفظ حقوق خانواده است. زیرا در این مدّت هم فرصتى براى فکر و بازگشتن به زندگى اوّلیه پیدا مىشود و هیجانها فروکش مىکند، و هم مشخّص مىگردد که زن باردار است یا نه، تا اگر تصمیم بر ازدواج دیگرى دارد، نسل مرد بعدى با شوهر قبلى اشتباه نگردد.
+ رجوع مرد به همسر در ایّام عدّه، تابع هیچگونه تشریفات خاصّى نیست، برخلاف طلاق که شرایط و تشریفات زیادى را لازم دارد.
+ زن به محض طلاق، حقّ ازدواج با دیگرى را ندارد. «وَ الْمُطَلَّقاتُ یَتَرَبَّصْنَ»
+ در طلاق، نباید فرزندان از حقوق خود محروم شوند. «ما خَلَقَ اللَّهُ فِی أَرْحامِهِنَّ»
+ بهترین ضامن اجراى قوانین، ایمان به خداوند است. «لا یَحِلُّ لَهُنَّ ... إِنْ کُنَّ یُؤْمِنَّ»
+ اولویّت در ادامه زندگى، با شوهر اوّل است. «بُعُولَتُهُنَّ أَحَقُّ بِرَدِّهِنَّ»
+ حسن نیّت در رجوع، یک اصل است. مبادا شوهر فقط به خاطر مسائل جنسى رجوع کند و دوباره بىتفاوت گردد. «إِنْ أَرادُوا إِصْلاحاً»
+ مسئولیّت، حقّ آور است. هرکسى وظیفهاى برئدوش گرفت، حقّى نیز پیدا مىکند. مثلًا والدین در مورد فرزند وظیفهاى دارند و لذا حقّى هم بر فرزند دارند. «وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ»
+ در برخورد با زن، باید عدالت مراعات شود. «وَ لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ»
+ در جاهلیّت بر ضرر زنان، قوانین قطعى بود که اسلام آن ضررها را جبران کرد. «لَهُنَّ مِثْلُ الَّذِی عَلَیْهِنَّ» «علیهن» دلالت بر ضرر مىکند.
+ تبعیض، در شرائط یکسان ممنوع است، ولى تفاوت به جهت اختلاف در انجام تکالیف یا استعدادها یا نیازها مانعى ندارد. «وَ لِلرِّجالِ عَلَیْهِنَّ دَرَجَةٌ»
+ مردان حقّ ندارند از قدرت خود سوء استفاده کنند که قدرت اصلى از آن خداوند است. «عَزِیزٌ حَکِیمٌ»
+ عدّه نگهداشتن، از برنامههاى حکیمانه الهى است. «وَ اللَّهُ عَزِیزٌ حَکِیمٌ»
سلام علیکم
صبح همگی پر از عطر خــدا :)
--------------
قسمتی از تفسیر این آیه در تفسیر نور:
+ این آیه کوتاه، در عین اینکه طلاق را بلامانع مىداند، ولى در مفهوم آن، این هشدار و تهدید نیز وجود دارد که اگر مردان تصمیم بر طلاق گرفتند، دیگر وعده مغفرت و رحمت در کار نیست و خداوند نسبت به کردار آنان شنوا و آگاه است و مىداند که آیا هواپرستى، شوهر را وادار کرده تا از قانون طلاق سوء استفاده کند و یا اینکه به راستى وضعیّت خانوادگى چنان اقتضا مىکرد که از همدیگر جدا شوند؟
+ اسلام، طلاق را با همه تلخىها و زشتىهایش مىپذیرد، ولى بلاتکلیف گذاشتن همسر را نمىپذیرد. «وَ إِنْ عَزَمُوا الطَّلاقَ»
+ تصمیم طلاق با مرد است. «عَزَمُوا»
+ از هواپرستى و تصمیمى که زندگى زن را تباه مىکند پرهیز نمایید. «فَإِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ»
سلام علیکم
صبح همگی پر از لبخند شیرین :)
--------------
قسمتی از تفسیر این آیه در تفسیر نور:
+ اسلام، حامى مظلومان است. زنان، در طول تاریخ مورد ظلم و تضییع حقوق قرار گرفتهاند و قرآن بارها از آنها حمایت نموده است. «لِلَّذِینَ یُؤْلُونَ مِنْ نِسائِهِمْ»
+ مبارزه با بساط سنّتهاى خرافى و جاهلى، از اصول وظایف انبیا است. «لِلَّذِینَ یُؤْلُونَ»
+ انسان براى بدترین کارها، گاهى مقدّسترین نامها را دستاویز قرار مىدهد. «یُؤْلُونَ»
+ توجّه به حقوق و نیازهاى روحى و غریزى زن، یک اصل است. «تَرَبُّصُ أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ»
+ براى بازگشت افراد و اتخاذ تصمیم عاقلانه، فرصتى لازم است. «أَرْبَعَةِ أَشْهُرٍ»
+ به جاى دعوت به طلاق، باید مردم را به ادامه زندگى تشویق کرد. مرد و زن بدانند بازگشت به زندگى، رمز دریافت مغفرت و رحمت خداوندى است. «فَإِنْ فاؤُ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ»
امروز یه سر به دست نوشته های کهن وبلاگ انداختم
1 سالی میشه که باهم شروع کردیم به قرآن خوندن توی این وب
با همه کمی ها و کاستی هایی که از طرف نویسنده متاسفانه به وجود اومد و گاهی غیب میشدم :(
تا حالا 225 روز رو پشت سر گذاشتیم
225 آیه شیرین
225 دقیقه از دقایق عمرمون
نمیدونم تا کجای آیات این توفیق رو دارم که وبم رنگ و بوی خدا بگیره ولی اگه عمری باقی نبود و پیمانه زندگی منم سر اومد لطفا این ختمو زمین نزارین
ادامه بدین
هر صبح به صبح
روزمون رو با کلام خدا شروع کنیم
دلمون رو با سخن خدا انس بدیم
بهش فکر کنیم
به حرفاش دل بدیم
خلاصه
عطر کلام خدا رو به زندگیمون راه بدیم :)
سلام علیکم
صبح همگی پر از نور و روشنایی قلب :)
--------------
قسمتی از تفسیر این آیه در تفسیر نور:
+
سوگندهایى که از روى بى توجّهى و یا در حال عصبانیّت و بدون فکر و اراده و
یا پر حرفى و عجله و سبقلسان از انسان سرمىزند، ارزش حقوقى ندارد.
مسئولیّت، تنها در برابر سوگندهایى است که با توجّه و در حال عادّى، به نام
مقدّس خداوند براى انجام کار مفید یاد شود. این قبیل سوگندها شرعاً
واجبالاجرا مىباشد و شکستن آن حرام مىباشد و کفّاره آن عبارت است از:
اطعام ده فقیر، یا اعطاى لباس به آنها، و یا آزاد کردن یک برده و در صورت
عدم امکان هیچ یک از اینها، سه روز روزه گرفتن.
+ مسئولیّت انسان، وابسته به اراده و انتخاب اوست. خداوند لغزشهایى را که در شرائط غیر عادّى از انسان صادر شود، مىبخشد. «لا یُؤاخِذُکُمُ اللَّهُ بِاللَّغْوِ»
+ انگیزه و نیّت، ملاک ثواب و عقاب است. «کَسَبَتْ قُلُوبُکُمْ»
+ یکى از جلوههاى حِلم و مغفرت الهى، گذشت از خطاهاى غیر عمدى انسان است. «لا یُؤاخِذُکُمُ اللَّهُ ... غَفُورٌ حَلِیمٌ»
سلام علیکم
صبح همگی پر از انرژی مثبت :)
---------------
قسمتی از تفسیر این آیه در تفسیر نور:
+ در تفاسیر متعدّد از جمله مجمعالبیان و روحالبیان در شأن نزول این آیه آمده است که میان داماد و دخترِ یکى از یاران پیامبر اکرم(صلى الله علیه و آله و سلم) به نام عبداللّهبن رواحه اختلافى پیش آمد، او سوگند یاد کرد که براى اصلاح کار آنها هیچ دخالتى نکند. آیه نازل شد و اینگونه سوگندها را ممنوع ساخت.
+ سوگند را وسیلهاى براى توجیه و فرار از مسئولیّت خود قرار ندهید و به هر مناسبتى از خداوند و نام مقدّس او خرج نکنید، این کار خود نوعى جرأت و بىادبى است.
+ امام صادق(علیه السلام) فرمود: «لاتحلفوا باللّه صادقین و لا کاذبین» «بحار، ج 76، ص 47» نه راست و نه دروغ، به خدا سوگند یاد نکنید.
+ احترام نام خداوند و مقدّسات باید حفظ شود. «وَ لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَیْمانِکُمْ»
+ سوگند، نباید مانع انجام کار نیک و اصلاح میان مردم قرار گیرد. «لا تَجْعَلُوا اللَّهَ عُرْضَةً لِأَیْمانِکُمْ»
سلام علیکم
صبح همگی به زیبایی اولین لبخند نوزاد پس از تولد :)
" بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
نِسَاؤُکُمْ
حَرْثٌ لَکُمْ فَأْتُوا حَرْثَکُمْ أَنَّىٰ شِئْتُمْ ۖ وَ قَدِّمُوا
لِأَنْفُسِکُمْ ۚ وَ اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلَاقُوهُ ۗ
وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ (223) "
"
همسرانتان به منزله کشتزار شما (برای بذرافشانی) هستند بنابراین (پس از
پاک شدن از خون حیض) در هر زمان که بخواهید میتوانید با آنها نزدیکی کنید
و (بذر فرزند صالح را کشت کنید و برای بهرهمند شدن از ثمرات فرزند صالح
در روز قیامت) برای خودتان از پیش بفرستید (و در مسائل زناشویی) تقوا پیشه
کنید (و از دستورات خداوند و احکام الهی تجاوز نکنید) و بدانید در روز
قیامت با خداوند ملاقات خواهید کرد (و نتیجه تقوا و پاداش آن را خواهید دید
و این چنین ملاقات را) برای مومنان مژده بده. (223) "
--------------
قسمتی از تفسیر این آیه در تفسیر نور:
+ در این آیه، زنان به مزرعه و کشتزارى تشبیه شدهاند که بذر مرد را در درون خود پرورش داده و پس از 9 ماه، گل فرزند را به بوستان بشرى تقدیم مىکنند. همچنان که انسان، بدون کشت و مزرعه از بین مىرود، جامعه بشرى نیز بدون وجود زن نابود مىگردد.
+ زنان وسیله هوسبازى نیستند، بلکه رمز بقاى نسل بشر هستند. پس لازم است در آمیزش جنسى، هدف انسان تولید یک نسل پاک که ذخیره قیامت است باشد و در چنین لحظات و حالاتى نیز هدف مقدّسى دنبال شود. جمله «وَ اتَّقُوا اللَّهَ» هشدار مىدهد که از راههاى غیر مجاز، بهره جنسى نبرید و به نحوى حرکت کنید که در قیامت سرافراز باشید و اولاد و نسلى را تحویل دهید که مجسمه عمل صالح و خیرات آن روز باشند.
+ همسر مناسب همچون مزرعه مناسب است و سلامت بذر، شرط تولید بهتر است. «نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ»
+ بذر و زمین، هر دو در تولید نقش مهمّى دارند. زن و مرد نیز در بقاى نسل آینده نقش اساسى دارند. «حَرْثٌ لَکُمْ»
+ در کنار ممنوعیّتهاى موسمى، بهرهگیرىهاى دراز مدّت است. در آیه قبل فرمود: «فَاعْتَزِلُوا» در این آیه مىفرماید: «فَأْتُوا حَرْثَکُمْ»
+ در آمیزش، مرد باید به سراغ زن برود. «فَأْتُوا حَرْثَکُمْ»
+ غرائز نیز باید جهت خدایى بگیرند. اگر هدف از آمیزش، فرزندانى پاک و ذخیره قیامت باشد، آن نیز رنگ الهى مىگیرد. «قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ» در صحیح بخارى آمده است: اولیاى خدا در آمیزش قصد مىکنند که صاحب فرزندانى جهادگر شوند.
+ اگر نسل پاک تحویل دهید، خودتان بهرهمند خواهید شد. «قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ»
+ زن، نه کالاست و نه منشأ تاریکى، بلکه او بنیانگذار آبادىها و سرمایهگذار تاریخ و فرستنده هدایاى اخروى است. «نِساؤُکُمْ حَرْثٌ لَکُمْ، قَدِّمُوا لِأَنْفُسِکُمْ»
+ در مسائل جنسى، تقوا را مراعات کنید. «فَأْتُوا حَرْثَکُمْ ... وَ اتَّقُوا اللَّهَ»
+ خواستههاى نفسانى باید با تقوا کنترل شود. «أَنَّى شِئْتُمْ ... وَ اتَّقُوا اللَّهَ»
+ ایمان به آخرت، بهترین وسیله رسیدن به تقوا مىباشد. «اتَّقُوا اللَّهَ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلاقُوهُ»
سلام علیکم
صبح همگی پر از عطر شکوفههای سیب :)
--------------
قسمتی از تفسیر این آیه در تفسیر نور:
+ درباره برخورد با زنان در ایام حیض، یهود بسیار سختگیر و نصارى بىتفاوتند. در تورات مىخوانیم: هرکس زن را در حال حیض لمس کند، تا شام نجس است. رختخواب آن زن نجس و هر کجا بنشیند نجس است. هرکس بستر او را لمس کند باید لباس خود را بشوید. و هرکس چیزى را که او بر آن نشسته لمس کند باید خود را بشوید و تا شام نجس است. و اگر مرد با او هم بستر شود تا هفت روز نجس است. و اگر روزهاى بیشتر از قاعده خون ببیند، نجس است. «تورات، سفر لاویان، از جمله نوزدهم تا بیست و نهم»
+ در مقابل این حکمِ سخت تورات، نصارى حتّى آمیزش جنسى را در ایّام حیض جایز مىدانند.
+ امّا اسلام، راه میانه و اعتدال را برگزیده و در ایّام حیض، تنها آمیزش جنسى را ممنوع دانسته است، و هرگونه معاشرت و نشست و برخاست با زنان هیچگونه مانعى ندارد.
+ اسلام، دین جامعى است و براى هر یک از سؤالهاى مورد طرح در زندگى بشرى پاسخى دارد. در آیات قبل بارها با جمله «یَسْئَلُونَکَ» سؤالات مردم از رسولاکرم(صلى الله علیه و آله و سلم) را نقل و پاسخهاى آنرا بیان نمود. گاهى سؤال از جنگ است و گاهى از قمار و شراب، و گاهى از انفاق. و در این آیه نیز سؤال از مسائل زنان. این نشانه جامعیّت یک مکتب است که حتّى در مورد آمیزش جنسى، احکام دارد و مىفرماید: «مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ» یعنى خداوند در تمام مسائل جزئى و کلّى، مادّى و معنوى فرمان دارد.
+ زن در ایام عادت حیض به لحاظ جسمى، آمادگى آمیزش جنسى ندارد و کسالت و اختلال مزاج که براى زن پیش مىآید، او را نسبت به آمیزش بىنشاط مىسازد. همچنین در این ایام که رحم زن در حال تخلیه خون است، آمادگى پذیرش نطفه را ندارد و طبق اظهار نظر دانشمندان پزشکى، ممکن است انتقال آلودگىهاى خون از مجراى مرد، او را براى همیشه عقیم سازد.
+ انبیا، مرجع و پاسخگوى سؤالات مردم هستند. «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ»
+ در سؤال کردن، حیا بىمعنا است. «یَسْئَلُونَکَ عَنِ الْمَحِیضِ»
+ بیان دلیل و فلسفه احکام، در پذیرش آن مؤثر است. در این آیه ابتدا دلیل حرمت مقاربت را بیان فرموده و سپس دستور به عدم نزدیکى مىدهد. «هو أَذىً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ»
+ احکام الهى بر اساس حفظ مصالح و دفع مفاسد مىباشد. «هُوَ أَذىً فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحِیضِ»
+ قاعدگى، دورهاى سخت براى زن است. «هُوَ أَذىً»
+ نزدیکى با همسر هم حدّ و مرزى دارد. «فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحِیضِ»
+ همسر باید مراعات همسر را بکند. اکنون که او در ناراحتى است، شما کامگیرى نکنید. «فَاعْتَزِلُوا النِّساءَ فِی الْمَحِیضِ»
+ آمیزش جنسى باید همراه با رعایت بهداشت باشد. «حَتَّى یَطْهُرْنَ»
+ در آمیزش با همسر، باید احکام الهى مراعات شود. «فَإِذا تَطَهَّرْنَ فَأْتُوهُنَّ مِنْ حَیْثُ أَمَرَکُمُ اللَّهُ»
+ توبه و برگشت از لغزش، راه محبوبیّت نزد خداوند است. «یُحِبُّ التَّوَّابِینَ»
+ علاقه و محبّت خود را نسبت به نادمان و توبهکنندگان اظهار کنیم. «إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ»
سلام علیکم
صبح همگی پر از نور و شادی :)
--------------
قسمتی از تفسیر این آیه در تفسیر نور:
+ ازدواج با همسران غیر مؤمن، مىتواند تأثیر منفى بر تربیت فرزندان و نسل آینده انسان بگذارد، چنانکه ممکن است آنها عامل جاسوسى براى بیگانه باشند. گرچه آیه درباره ازدواج با غیر مسلمانان است، ولى هر نوع معاشرتى که ایمان انسان را در معرض خطر قرار دهد ممنوع است.
+ مسلمانان، حقّ پیوند خانوادگى با کفّار را ندارند. «وَ لا تَنْکِحُوا»
+ در انتخاب همسر، ایمان اصالت دارد و ازدواج با کفّار ممنوع است. «وَ لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَیْرٌ»
+ در ازدواج، فریب جمال، ثروت و موقعیّت دیگران را نخورید. «وَ لَوْ أَعْجَبَتْکُمْ ... وَ لَوْ أَعْجَبَکُمْ»
+ مقام و مال و جمال، جاى ایمان را پر نمىکند. «وَ لَوْ أَعْجَبَکُمْ»
+ به ضعیفان و محرومان با ایمان بها داده و با آنان ازدواج کنید. «لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ ... لَعَبْدٌ مُؤْمِنٌ خَیْرٌ»
+ غرائز باید در مسیر مکتب کنترل شود. «حَتَّى یُؤْمِنَّ ... حَتَّى یُؤْمِنُوا»
+ ایمان مایه ارزش است، گرچه در بنده و کنیز باشد و شرک رمز سقوط است، گرچه در حر و آزاد باشد. «لَأَمَةٌ مُؤْمِنَةٌ خَیْرٌ مِنْ مُشْرِکَةٍ»
+ پدر، حقّ ولایت بر ازدواج دخترش دارد. در مسئله داماد گرفتن، به پدر خطاب مىکند که دختر خود را به مشرکان ندهید. «لا تَنْکِحُوا»
+ اوّل ایمان، بعد ازدواج. فکر نکنید شاید بعد از ازدواج ایمان بیاورند. «حَتَّى یُؤْمِنَّ ... حَتَّى یُؤْمِنُوا»
+ از نفوذ عوامل مشرک در تاروپود زندگى مسلمانان، جلوگیرى کنید و توجّه به خطرات مختلف این نوع ازدواجها داشته باشید. «أُولئِکَ یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ»
+ همسر مشرک، زمینهساز جهنّم است. «یَدْعُونَ إِلَى النَّارِ»
+ عمل به دستورات الهى، راه رسیدن به بهشت است. «وَ اللَّهُ یَدْعُوا إِلَى الْجَنَّةِ»
+ مغفرت، با توفیق و اذن الهى است. بر خلاف مسیحیّت که آمرزش را بدست بزرگان خود مىدانند. «وَ الْمَغْفِرَةِ بِإِذْنِهِ»
+ انسان، واقعیات را به طور فطرى در مىیابد. بیان احکام فقط براى یادآورى است. «لَعَلَّهُمْ یَتَذَکَّرُونَ»