ღ❤احساس دلتنگی❤ღ

هر چه می خواهد دل تنگت بگو

ღ❤احساس دلتنگی❤ღ

هر چه می خواهد دل تنگت بگو

آخرین مطالب
پربیننده ترین مطالب

ختم قرآن 225

جمعه, ۵ مرداد ۱۳۹۷، ۰۸:۰۰ ق.ظ

سلام علیکم

صبح همگی پر از آرامش قلبی :)






" بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ ۗ وَ یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْیَتَامَىٰ ۖ قُلْ إِصْلَاحٌ لَهُمْ خَیْرٌ ۖ وَ إِنْ تُخَالِطُوهُمْ فَإِخْوَانُکُمْ ۚ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ ۚ وَ لَوْ شَاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَکُمْ ۚ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ (220) "


" (ای مومنین درباره اسرا) دنیا و اخرت (فکر و اندیشه کنید تا حقیقت احکام الهی و معارف اسلامی برای شما روشن شود و با درک صحیح و آگاهانه، قوانین الهی را انجام دهید).

(ای پیامبر) درباره یتیمان (و چگونگی اصلاح امور آنان و رسیدگی به مسائل مالی آن‌ها) از تو سوال می‌کنند (در جوابشان) بگو: اصلاح کار یتیمان (و رسیدگی به مشکلات آن‌ها) برایتان بهتر است (بنابراین مسئولیت سرپرستی یتیمان را بپذیرید و می‌توانید با هم زندگی مشترک و برادرانه داشته باشید زیرا آن‌ها برادران دینی شما هستند و اگر مطمئن هستید که در صورت مخلوط کردن اموال یتیمان بااموال خودتان فساد مالی پیدا نمی‌شود، می‌توانید با هدف اصلاح، زندگیتان را مخلوط کنید البته) خداوند فسادگر و اصلاح‌گر را می‌شناسد. (بدانید که رسیدگی به حال یتیمان از وظایف شماست و خداوند به طور آسان و به این شکل می‌خواهد به آن‌ها رسیدگی کنید و الا) خداوند اگر می‌خواست، می‌توانست در این مورد بر شما سخت‌گیری نماید ولی او حکیم است و (از روی مصلحت و حکمت وظایف شما را تعیین می‌کند و بر این کار) تواناست. (220) "











---------------

قسمتی از تفسیر این ایه در تفسیر نور:

+ در تفاسیر آمده است: وقتى آیه دهم سوره نساء نازل شد، که خوردن مال یتیم، خوردن آتش است، افرادى که در منزل یتیمى داشتند به اضطراب افتادند. برخى یتیمان را از خانه بیرون کردند و بعضى ظرف و غذاى یتیم را جدا نمودند به طورى که براى یتیم و صاحب‌خانه مشکلاتى بوجود آمد. آنان به حضور پیامبر(صلى الله علیه و آله و سلم) رسیده و از رفتار با یتیمان سؤال نمودند، پیامبر جواب داد: اصلاح امور یتیمان، از رها کردن آن‌ها بهتر است، نباید به خاطر آمیخته شدن اموال آنان با اموال خودتان، ایتام را رها کرده و از مسئولیّت اداره آن‌ها شانه خالى کنید، آنان برادران دینى شما هستند و مخلوط شدن اموال آنان با زندگى شما، در صورتى که هدف، حیف و میل اموال آن‌ها نباشد مانعى ندارد و بدانید خداوند مفسد را از مصلح باز مى‌شناسد.

+ دنیا و آخرت را سطحى ننگرید و در آن فکر کنید. «تَتَفَکَّرُونَ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ»

+ رها کردن کار یتیمان، مصلحت نیست، بلکه به نیّت خیر و با چشم برادرى معاشرت نمودن با آنان مصلحت است. «قُلْ إِصْلاحٌ لَهُمْ خَیْرٌ»

+ هرگونه اصلاح در وضعیّت یتیمان، ارزش است. کلمه «اصلاح» به صورت مطلق آمده تا شامل همه‌ اصلاحات اعمّ از اصلاح مالى، علمى، عملى، تربیتى و دینى بشود. «إِصْلاحٌ لَهُمْ خَیْرٌ»

+ یتیمان، نه برده و نه فرزند ما هستند، بلکه برادر کوچک ما و جزء خود ما هستند. «فَإِخْوانُکُمْ»

+ نه افراط و نه تفریط، نه به نام اصلاح، اموال ایتام را بخورید و نه از ترس فساد، آنان را رها کنید که خداوند مصلح و مفسد را مى‌شناسد. «وَ اللَّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ مِنَ الْمُصْلِحِ»

+ اگر بدانیم خداوند افکار و نیات ما را مى‌داند، فساد و خلاف نمى‌کنیم. «وَ اللَّهُ یَعْلَمُ الْمُفْسِدَ»

+ تکلیفِ فوق طاقت در اسلام نیست. «لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَکُمْ»

+ آسان‌گیرى دستورات، کارى حکیمانه است. «لَوْ شاءَ اللَّهُ لَأَعْنَتَکُمْ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ حَکِیمٌ»

  • گلاره خانوم

ختم قرآن 224

پنجشنبه, ۴ مرداد ۱۳۹۷، ۰۸:۰۰ ق.ظ

سلام علیکم

صبح همگی پر از عطر یاس و گل سرخ :)






" بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

۞ یَسْأَلُونَکَ عَنِ الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ ۖ قُلْ فِیهِمَا إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنَافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُمَا أَکْبَرُ مِنْ نَفْعِهِمَا ۗ وَ یَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنْفِقُونَ قُلِ الْعَفْوَ ۗ کَذَٰلِکَ یُبَیِّنُ اللَّهُ لَکُمُ الْآیَاتِ لَعَلَّکُمْ تَتَفَکَّرُونَ (219) "


" (از پیامبر) درباره شراب و قمار از تو سوال می‌کنند، در جواب آن‌ها بگو: انجام دادن آن دو، ضررهای فراوان و گناه بزرگی دارد و اگر چه (عمل حرام و باطل) به ظاهر برای مردم منافع مادی دارد ولی ضرر و گناه آن دو از سودشان بیشتر است.

(ای پیامبر) از تو می‌پرسند از چه چیز انفاق کنند، بگو از مازاد نیازمند‌های زندگی خود (و از بهترین و عزیزترین مال خود به طور معتدل و به دور از افراط و تفریط انفاق کنید) خداوند این چنین آیات (و احکام و دستوراتش) را برای شما روشن می‌سازد تا شاید فکر و اندیشه کنید (و به آن عمل کنید). (219) "




قمار









--------------

قسمتی از تفسیر این آیه در تفسیر نور:

+ سؤال اوّلِ مردم درباره‌ حکم خمر و میسر است. کلمه «خمر» به معناى پوشش است و لذا به پارچه‌اى که زنان سرِ خود را با آن پوشانده و مراعات حجاب مى‌کنند، «خمار» مى‌گویند. از آنجا که شراب، قدرت تشخیص را از عقل گرفته ودر واقع آن را مى‌پوشاند، به آن «خمر» مى‌گویند.

+ همچنین کلمه‌ى «مَیسر» از «یسر» به معناى آسان است. گویا در قمار، طرفین مى‌خواهند مال همدیگر را به آسانى بربایند.

+ این آیه در پاسخ پرسش آنها مى‌فرماید: شرابخوارى و قماربازى، گناهان بزرگى هستند، گرچه ممکن است منافعى داشته باشند. چنانکه عده‌اى از راه کشت انگور یا شراب فروشى و گروه‌هایى با دایر کردن قمارخانه، ثروتى بدست مى‌آورند. در کتاب‌هاى علمى و تربیتى، آثار و عوارض منفى شراب و قمار به تفصیل بازگو شده است.

+ در اینجا فهرستى از آنچه در تفسیرنمونه در باب زیان‌هاى شراب و قمار آمده است، مى‌آوریم:

1. کوتاه شدن عمر.

2. عوارض منفى در کودکان. مخصوصاً اگر آمیزشى در حال مستى صورت گیرد.

3. گسترش فساد اخلاقى و بالا رفتن آمار جنایات از قبیل: سرقت، ضرب و جرح، جرائم جنسى و افزایش خطرات و حوادث رانندگى. از یکى از دانشمندان نقل شده است که اگر دولت‌ها نیمى از شراب فروشى‌ها را ببندند، ما نیمى از بیمارستان‌ها و تیمارستان‌ها را مى‌بندیم.

+ قمار نیز از جمله عوامل هیجان، بیمارى‌هاى عصبى، سکته‌هاى مغزى و قلبى، بالا رفتن ضربان قلب، بى اشتهایى، و رنگ پریدگى و ... است. همچنان که بررسى کنندگان، سى درصد آمار جنایات را مرتبط با قمار دانسته‌اند. در ضمن قمار، در شکوفایى اقتصادى نقش تخریبى داشته و نشاط کار مفید را از بین مى‌برد. در بعضى از کشورهاى غیر اسلامى نیز در سال‌هایى قمار را ممنوع و غیر قانونى اعلام کرده‌اند. مثلًا انگلستان در سال 1853، شوروى در سال 1854 و آلمان در سال 1873 قمار را ممنوع اعلام کردند.

+ سؤال دوّمِ مردم درباره‌ انفاق است که مى‌پرسند چه چیزى را انفاق کنند؟ آیه در جواب مى‌فرماید: «عفو» را! عفو در لغت علاوه بر گذشت و آمرزش به معناى حدّ وسط، مقدار اضافى، و بهترین قسمت مال آمده است و هر یک از این معانى نیز با آیه سازگار است و ممکن است مراد از عفو، همه‌ این معانى باشد. یعنى اگر خواستید انفاق کنید، هم مراعات اعتدال را نموده و همه‌ اموالتان را یکجا انفاق نکنید تا خود نیازمند نشوید و هم در موقع انفاق، از بهترین اموال خود بدهید. چنانکه قرآن در جاى دیگر مى‌فرماید: «لَنْ تَنالُوا الْبِرَّ حَتَّى تُنْفِقُوا مِمَّا تُحِبُّونَ» «آل‌عمران/92» به نیکى نمى‌رسید مگر از آنچه دوست دارید انفاق کنید.

+ در تفاسیر آمده است که تحریم شراب به صورت تدریجى بوده است. زیرا اعراب، گرفتار شراب بودند و لذا آیات، به تدریج آن‌ها را آماده پذیرش تحریم نمود. ابتدا این آیه نازل شد:

«تَتَّخِذُونَ مِنْهُ سَکَراً وَ رِزْقاً حَسَناً» «نحل/67» از انگور، هم نوشابه‌ مست کننده و هم رزق نیکو به دست مى‌آید. یعنى شراب، رزق حسن نیست. بعد این آیه نازل شد: «فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ» ضرر شراب و قمار براى مردم، بیشتر از منفعت آن‌هاست. و سپس این آیه نازل شد: «لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُکارى‌» «نساء/43» به هنگام نماز نباید مست باشید. و در خاتمه حرمت دائمى و علنى بیان شد؛ «إِنَّمَا الْخَمْرُ وَ الْمَیْسِرُ ... رِجْسٌ مِنْ عَمَلِ الشَّیْطانِ» «مائده/90» شراب و قمار ... نجس و از اعمال شیطان هستند.

+ شراب و قمار، هر دو عامل فساد جسم و روح و مایه‌ غفلت هستند. لذا در قرآن در کنار هم مطرح شده‌اند. «الْخَمْرِ وَ الْمَیْسِرِ»

+ از اندیشه و امنیّت، پاسدارى کنید. با تحریم شراب، از عقل و فکر، و با تحریم‌ قمار، از آرامش و سلامتى روحى و اقتصادى پاسدارى شده است. «فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ ... وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ»

+ در برخوردها، انصاف داشته باشید. بدى‌هاى دیگران را در کنار خوبى‌هاى آن‌ها ببینید. آیه از منافع شراب و قمار چشم نمى‌پوشد و موضوع را به نحوى مطرح مى‌کند که قدرت تعقّل و تفکّر در انسان زنده شود. «فِیهِما إِثْمٌ کَبِیرٌ وَ مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ»

+ در محرّمات گاهى ممکن است منافعى باشد. «مَنافِعُ لِلنَّاسِ»

+ در جعل قوانین باید به مسئله اهمّ و مهمّ توجّه کرد. «مَنافِعُ لِلنَّاسِ وَ إِثْمُهُما أَکْبَرُ»

+ احکام الهى بر اساس مصالح و مفاسد است. «إِثْمُهُما أَکْبَرُ»

+ آشنایى با فلسفه احکام، گامى به سوى پذیرش آن است. «إِثْمُهُما أَکْبَرُ»

  • گلاره خانوم

ختم قرآن 223

چهارشنبه, ۳ مرداد ۱۳۹۷، ۰۸:۱۳ ق.ظ

سلام علیکم

صبح همگی پر از زیبایی و لبخند :)






" بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

إِنَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ الَّذِینَ هَاجَرُوا وَ جَاهَدُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ أُولَٰئِکَ یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ ۚ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ (218) "


" کسانی که ایمان آورده و کسانی که (در راه خدا از وطنشان) هجرت کرده و جهاد نموده‌اند، آن‌ها امیدوار رحمت خداوند باشند که خدا بسیار آمرزنده و مهربان است. (218) "











----------------

قسمتی از تفسیر این آیه در تفسیر نور:

+ امید بدون عمل، آرزویى بیش نیست. چنانکه در آخرین آیه سوره‌ کهف مى‌خوانیم: «فَمَنْ کانَ یَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْیَعْمَلْ عَمَلًا صالِحاً وَ لا یُشْرِکْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَداً» هرکس امید به لقاى پروردگار و رسیدن به مقام قرب را دارد، پس باید عمل خالصانه انجام دهد. آرى، «رجاء»، آن امیدى است که انسان مقدّمات رسیدن به آن‌را فراهم کند.

+ براى امیدوار بودن به الطاف الهى، اسلام زمینه‌هایى را فراهم کرده است:

1- یأس و ناامیدى از گناهان کبیره است. «زمر/53»

2- خداوند مى‌فرماید: من نزد گمان بنده‌ مؤمن هستم، اگر گمان خوب به من ببرد به او خوبى مى‌رسانم. «کافى، ج 2، ص 72»

3- انبیا و فرشتگان، به مؤمنان دعا و براى آنان استغفار مى‌کنند. «غافر/7؛ ابراهیم/41»

4- پاداش الهى چندین برابر است. «بقره/261»

5- راه توبه باز است. «نساء/18»

6- گرفتارى‌هاى مؤمن، کفّاره‌ گناهان او محسوب مى‌شود. «بحار، ج 81، ص 176»

7- خداوند توبه را قبول کرده و سیّئات را به حسنات مبّدل مى‌سازد. «فرقان/70»

+ رتبه‌ ایمان، مقدّم بر عمل است. «آمَنُوا ...* هاجَرُوا وَ جاهَدُوا»*

+ امید به لطف پروردگار، مشروط به ایمان، هجرت و جهاد است. «آمَنُوا ... هاجَرُوا وَ جاهَدُوا ... أُولئِکَ یَرْجُونَ»

+ اصول افکار و اعمال اگر صحیح باشد، اشتباهات جزئى قابل عفو است. «آمَنُوا ... هاجَرُوا ... یَرْجُونَ»

+ به لطف خداوند امیدوار باشیم، نه به کارهاى نیک خود. زیرا خطر سوء عاقبت و حبط عمل و عدم قبول اطاعت، تا پایان عمر در کمین است. «یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ»

+ چون بنده امیدوار به رحمت خداوند است، خداوند نیز اعلام مى‌کند: آمرزنده و مهربان است. «یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ»

+ ارزش هجرت و جهاد آن است که در راه خدا و براى او باشد. «فِی سَبِیلِ اللَّهِ»

+ مؤمنان و مهاجران مخلص نیز به رحمت و مغفرت او نیاز دارند. «آمَنُوا، هاجَرُوا ... یَرْجُونَ رَحْمَتَ اللَّهِ»

+ از خطاى مهاجران و مجاهدان در راه خدا، باید گذشت. «وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ»

  • گلاره خانوم

ختم قرآن 222

دوشنبه, ۱ مرداد ۱۳۹۷، ۰۸:۰۰ ق.ظ

سلام علیکم

صبح همگی پر از نور و برکت :)






" بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

یَسْأَلُونَکَ عَنِ الشَّهْرِ الْحَرَامِ قِتَالٍ فِیهِ ۖ قُلْ قِتَالٌ فِیهِ کَبِیرٌ ۖ وَ صَدٌّ عَنْ سَبِیلِ اللَّهِ وَ کُفْرٌ بِهِ وَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ وَ إِخْرَاجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکْبَرُ عِنْدَ اللَّهِ ۚ وَ الْفِتْنَةُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ ۗ وَ لَا یَزَالُونَ یُقَاتِلُونَکُمْ حَتَّىٰ یَرُدُّوکُمْ عَنْ دِینِکُمْ إِنِ اسْتَطَاعُوا ۚ وَ مَنْ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ عَنْ دِینِهِ فَیَمُتْ وَ هُوَ کَافِرٌ فَأُولَٰئِکَ حَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فِی الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ ۖ وَ أُولَٰئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ ۖ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ (217) "


" (ای پیامبر) از تو درباره جنگ و جهاد در ماه‌های حرام سوال می‌کنند (در جوابشان) بگو: جنگ کردن در ماه حرام گناه بزرگی است ولی گناه بزرگتر از آن در پیش خدا، جلوگیری از (گرایش مردم به آیین حق و) راه خدا و کافر شدن به خداوند و (بی‌احترامی به) مسجدالحرام (و جلوگیری از ورود به آن) و بیرون کردن و آواره کردن مسلمانان مکه می‌باشد.

و (جرم ایجاد) فتنه (و شرک و شبهه‌افکنی در ذهن مردم برای انحراف از حق و آشوب و ناامنی و فتنه‌گری کفار) از قتل و آدم‌کشی بالاتر (و بدتر) است.

(ای مسلمانان در برابر فتنه‌گری‌ها و هدف‌های شوم کفار و دشمنان دین، هوشیار باشید) آن‌ها می‌خواهند همیشه با شما بجنگند (با جنگ به صورت علنی و مسلحانه و یا زمینه‌سازی و توطئه برای جنگ. هدفشان از این فتنه‌گری‌ها این است که) تا آن جایی که می‌توانند شما را از دینتان (و هدفتان به سوی کفر و حرام) برگردانند (تا جایی که به طور کامل تابع دین آن‌ها شوید)

هرکس از مسلمانان از دین اسلام برگردد و مرتد شود و در حال کفر بمیرد همه اعمال نیکشان باطل می‌شود و (از آثار اعمال نیکش) در دنیا و آخرت بی‌بهره می‌مانند و آنان اهل جهنم می‌شوند و همیشه در آن می‌مانند. (217) "












--------------

قسمتی از تفسیر این آیه در تفسیر نور:

+ در تفاسیر شیعه و سنى آمده است: رسول اکرم(صلى الله علیه و آله و سلم) شخصى را به نام عبداللّه بن جحش به همراه هشت نفر با نامه‌اى براى کسب اطلاعات از کفّار و مشرکان فرستاد، امّا بعد از ملاقات، درگیرى پیش آمد و در این بین رئیس گروه مقابل کشته شد و دو نفر از آنان به اسارت درآمده و اموالشان مصادره گردید.

این حادثه در اوّل ماه رجب که از ماه‌هاى حرام است‌ واقع شده بود، در حالى که این گروه گمان کرده بودند که آخر جمادى‌الثانى است، نه اوّل رجب. به هر حال این قتال اشتباهاً در اوّل رجب صورت گرفت و کفّار این موضوع را دستاویز قرار داده و شایع کردند که مسلمانان احترام ماه‌هاى حرام را نگه نمى‌دارند.

در برابر این تبلیغات دشمنان، قرآن جواب مى‌دهد که گرچه جنگ در ماه حرام واقع شده، ولى این قتال به اشتباه از سوى مسلمانان صورت گرفته است، در حالى که شما مشرکان به عمد مرتکب گناهانى شده‌اید که مجازات آنها به مراتب از قتال در ماه حرام بیشتر است.

بنابراین شما با داشتن سابقه‌ آن همه جنایت ورسوایى وارتکاب گناهان بزرگ، نباید این عمل اشتباه را دستاویز قرار دهید.

+ حبط عمل مرتد در دنیا، به این است که از فوائد اسلام محروم مى‌شود. زیرا کیفر او، جدایى از همسر مسلمان، محرومیّت از ارث، قطع رابطه با مسلمانان، خروج از حمایت اسلام و در نهایت قتل است. و حبط عمل او در آخرت، محو تمام کارهاى خیر اوست. «حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ»

+ به شبهات، پاسخ مناسب بدهید. «یَسْئَلُونَکَ ... قُلْ»

+ مسجد الحرام و اهل آن، احترام ویژه دارند. «الْمَسْجِدِ الْحَرامِ وَ إِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکْبَرُ»

+ تعیین اهمیّت گناهان، به دست خداوند است. «إِخْراجُ أَهْلِهِ مِنْهُ أَکْبَرُ، الْفِتْنَةُ أَکْبَرُ ...»

+ سلب امنیّت، مهمّ‌تر از قتل است. «وَ الْفِتْنَةُ أَکْبَرُ مِنَ الْقَتْلِ»

+ لازم است آرزوها، هدف‌ها و تلاش‌هاى دشمن خود را بشناسیم. «وَ لا یَزالُونَ یُقاتِلُونَکُمْ حَتَّى یَرُدُّوکُمْ عَنْ دِینِکُمْ»

+ هجوم دشمن، توجیه کننده کفر و ارتداد شما نیست. «وَ لا یَزالُونَ یُقاتِلُونَکُمْ ... وَ مَنْ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ ...»

+ دشمنان، همواره در کمین هستند و ارتداد و کفر و پشت کردن به دینتان را مى‌خواهند و به غیر آن راضى نمى‌شوند. آنها دنبال پیروزى موقت نیستند، بلکه مى‌خواهند فرهنگ و مکتب شما را از بین ببرند. «حَتَّى یَرُدُّوکُمْ عَنْ دِینِکُمْ»

+ حسن عاقبت، ملاک ارزش است. چه بسا مسلمانانى که کافر مرده‌اند. «فَیَمُتْ وَ هُوَ کافِرٌ»

+ ارزش ایمان و عقیده تا جایى است که اگر ایمان رفت، اعمال صالح نیز حبط مى‌شود. «مَنْ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ ... حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ»

  • گلاره خانوم

ختم قرآن 221

يكشنبه, ۳۱ تیر ۱۳۹۷، ۰۸:۰۰ ق.ظ

سلام علیکم

صبح تابستونی همگی به خیر و خوبی :)






 " بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ کُرْهٌ لَکُمْ ۖ وَ عَسَىٰ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئًا وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ ۖ وَ عَسَىٰ أَنْ تُحِبُّوا شَیْئًا وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ ۗ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لَا تَعْلَمُونَ (216) "


" (ای مسلمانان) جنگ و جهاد در راه خدا برای شما واجب شده است ولی (به خاطر سختی‌هایش) برای شما خوشایند نیست البته خیلی از کارهای مهم است که (شما به علت عدم اطلاع از حقیقت و عاقبت آن) شاید مکروه و ناخوشایند می‌دانید درحالی که (بنا به مصلحت الهی) به خیر و صلاح شماست و یا خیلی از کارها را (به خاطر اینکه در ظاهر برایتان خوشایند است و لذت زود گذر دارد اما از عاقبت بد و شر و از خطرات بعدی آن خبر ندارید ولی) دوست دارید (انجام بدهید) درحالی که آن کار برای شما شر و بد است بنابراین شما (توان تشخیص خیر و شر را ندارید و) نمی‌دانید، ولی خداوند (مصلحت شما را بهتر) می‌داند (پس باید به مقدرات الهی راضی شوید.) (216) "




خدا می داند









--------------

قسمتی از تفسیر این آیه در تفسیر نور:

+ اکراه از جنگ، یا به خاطر روحیّه‌ رفاه‌طلبى است و یا به جهت انسان دوستى و رحم به دیگران و یا بخاطر عدم توازن قوا و برترى دشمن است. قرآن مى‌فرماید: شما آثار و نتایج جهاد را نمى‌دانید و فقط به زیان‌هاى مادّى و ظاهرى آن توجّه مى‌کنید، در حالى که خداوند از اسرار و آثار امروز و فرداى کارها در ابعاد مختلفش آگاه است.

+ جنگ با همه‌ سختى‌هایى که دارد، آثار مثبت و فوایدى نیز دارد. از جمله:

الف: توان رزمى بالا مى‌رود.

ب: دشمن جسور نمى‌شود.

ج: روح تعهّد و ایثار در افراد جامعه به وجود مى‌آید.

د: قدرت و عزت اسلام و مسلمانان در دنیا مطرح مى‌شود.

ه: امدادهاى غیبى سرازیر مى‌گردد.

و: روحیّه‌ استمداد از خدا پیدا مى‌شود.

ز: اجر و پاداش الهى بدست مى‌آید.

ح: روحیّه‌ ابداع و اختراع و ابتکار بوجود مى‌آید.

+ برخلاف تبلیغاتى که دنیا براى صلح و علیه خشونت دارد، مسئله جهاد در راه دین، در تمام ادیان آسمانى بوده و یک ضرورت حتمى است.

+ در تورات مى‌خوانیم:

  • ساکنان شهر را بدم شمشیر بکش و اموالشان را جمع نماى. «تورات، سِفر تثنیه، باب 13، جمله 15»
  • همگى ایشان را هلاک ساز و ترحّم منما. «تورات، سفر تثنیه، باب 7، جمله 3»
  • چون براى مقاتله بیرون روى و دشمن را زیاد بینى، نترس. «تورات، سِفر تثنیه، باب 20، جمله 1»
  • برادر و دوست و همسایه خود را بکشد تا کفّاره گوساله‌پرستى باشد. «تورات، سِفر خروج، جمله 26»
  • موسى جمعیّتى را به سوى جنگ حرکت داد و مقاتله مهمّى صورت گرفت. «تورات، سِفر اعداد، باب 31، جمله 34»

+ در انجیل متى‌ آمده است:

  • گمان مبرید که آمده‌ام تا سلامتى بر زمین بگذارم، نیامده‌ام تا سلامتى بگذارم، بلکه شمشیر را. «انجیل متى‌، باب 10، جمله 7»
  • هرکه جان خود را دریابد (و به جنگ نیاید) آنرا هلاک سازد و هرکه جان خود را به خاطر من هلاک کرد آنرا خواهد یافت. «انجیل متى‌، باب 10، جمله 39»

+ در قرآن نیز در سوره‌هاى آل عمران، مائده‌ و بقره‌ از وجود جنگ و جهاد در ادیان گذشته، سخن به میان آمده است.

+ ملاک خیر و شر، آسانى و سختى و یا تمایلات شخصى نیست، بلکه مصالح واقعى ملاک است و نباید به پیشداورى خود تکیه کنیم. «عَسى‌ أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ»

+ کراهت و محبّت نفسانى، نشانه‌ خیر و شرّ واقعى نیست. «تَکْرَهُوا ... وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ ... تُحِبُّوا ... وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ»

+ جنگ و جهاد در راه دین، مایه‌ خیر است. «کُتِبَ عَلَیْکُمُ الْقِتالُ ... وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ»

+ تسلیم فرمان خدایى باشیم که بر اساس علم بى‌نهایت به ما دستور مى‌دهد، گرچه ما دلیل آن را ندانیم. «وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ»

  • گلاره خانوم

ختم قرآن 220

چهارشنبه, ۲۷ تیر ۱۳۹۷، ۰۸:۰۰ ق.ظ

سلام علیکم

صبح همگی پر از نور و زیبایی :)

 

 

 

 

 

 " بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

یَسْأَلُونَکَ مَاذَا یُنْفِقُونَ ۖ قُلْ مَا أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیْرٍ فَلِلْوَالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ وَ الْیَتَامَىٰ وَ الْمَسَاکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ ۗ وَ مَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ (215) "


" (ای پیامبر) از تو می‌پرسند که چه چیز انفاق کنند (در جواب آن‌ها) بگو: هر آنچه انفاق می‌کنند باید (اولا از لحاظ کیفیت) چیز خوبی باشد (مفید حال مردم باشد، ثانیا از لحاظ اولویت به ترتیب) برای پدر و مادر (و پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌ها) و سپس بستگان نزدیک و بعد یتیمان و نیازمندانِ فقیر و در راه‌ماندگان باشد و بدانید هر کار خیری انجام دهید خداوند به آن (انفاق‌ها) آگاه است. (215) "











--------------

قسمتی از تفسیر این آیه در تفسیر نور:

+ در این آیه دو بار کلمه «خیر» بکار رفته است: یکى انفاق خیر؛ «أَنْفَقْتُمْ مِنْ خَیْرٍ» ودیگرى کار خیر؛ «تَفْعَلُوا مِنْ خَیْرٍ» تا بگوید افراد بى‌پول نیز مى‌توانند با عمل و کار خود، به خیر برسند.

+ در انفاق، رعایت اهمّ و مهمّ، اطلاع کامل و موازین عاطفى مورد نظر است.

+ انفاق پنج گونه است: «تفسیر مواهب‌الرّحمن، ج 3، ص 264»

1. انفاق واجب. مانند زکات، خمس، کفّارات، فدیه ونفقه زندگى که برعهده مرد است.

2. انفاق مستحبّ. مانند کمک به مستمندان، یتیمان و هدیه به دوستان.

3. انفاق حرام. مانند انفاق با مال غصبى یا در راه گناه.

4. انفاق مکروه. مانند انفاق به دیگران با وجود مستحقّ در خویشان، که ثوابش کمتر است.

5. انفاق مباح. مانند انفاق به دیگران براى توسعه زندگى. زیرا انفاق براى رفع فقر، واجب یا مستحبّ است.

+ نوع انفاق و مورد و راه آن را باید از مکتب وحى آموخت. «یسئلونک»

+ سؤال مردم، زمینه‌ نزول پاسخ از طرف خداوند است. «یَسْئَلُونَکَ ... قُلْ»

+ انفاق، شامل کارهاى کوچک و بزرگ مى‌شود. «من خیر»

+ مال و دارایى دنیا، در دست افراد با ایمان، مایه‌ خیر است. «من خیر»

+ انفاق باید از چیزهاى خوب و مرغوب باشد. «من خیر»

+ انفاق، تنها در امور مالى نیست، هر نفع و بهره‌اى را در برمى‌گیرد. «من خیر»

+ بهترین مورد انفاق، والدین و بستگان هستند. «فَلِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ ...»

+ انفاق به خویشان، مایه‌ استحکام پیوندهاى خانوادگى، و انفاق به دیگران، سبب جبران کمبودهاى مالى و عاطفى نیازمندان و برطرف نمودن اختلاف طبقاتى است. «فَلِلْوالِدَیْنِ وَ الْأَقْرَبِینَ وَ الْیَتامى‌ وَ الْمَساکِینِ وَ ابْنِ السَّبِیلِ»

+ حکیم کسى است که در پاسخ، به چیزى اشاره کند که سؤال کننده از آن غافل است. در آیه از جنس انفاق سؤال شد، خداوند مورد را معیّن نمود. «ما ذا یُنْفِقُونَ ... فَلِلْوالِدَیْنِ ...»

+ اسلام، به طبقه‌ محروم توجّه خاصّى دارد. «الْمَساکِینِ»

+ عمل صالح، هرگز ضایع نمى‌شود. خواه آشکار صورت گیرد یا مخفیانه، کم باشد یا زیاد. «فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ»

+ ایمان به آگاهى خداوند از عمل ما، بهترین تشویق است. «فَإِنَّ اللَّهَ بِهِ عَلِیمٌ»

  • گلاره خانوم

ختم قرآن 219

دوشنبه, ۲۵ تیر ۱۳۹۷، ۰۸:۰۰ ق.ظ

سلام علیکم

صبح همگی بخیر و نیکی :)






" بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا مِنْ قَبْلِکُمْ ۖ مَسَّتْهُمُ الْبَأْسَاءُ وَ الضَّرَّاءُ وَ زُلْزِلُوا حَتَّىٰ یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتَىٰ نَصْرُ اللَّهِ ۗ أَلَا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ (214) "


" (تنها راه رسیدن به بهشت اطاعت کامل از دستورات خداوند، داشتن وحدت و دوری از اختلافات است بنابراین) خیال نکنید که وارد بهشت می‌شوید بدون تحمل سختی‌ها، محرومیت‌ها و مشکلات مالی و جانی، همان‌طور که گذشتگان شما همین سختی‌ها و مشکلات را داشتند.

(گذشتگان شما با سختی‌ها و مشکلات زیادی مواجه شدند) تا جایی که حتی پیامبر و مومنانی که همراه پیامبر بودند در اثر حوادث تکان دهنده، متزلزل و مضطرب می‌شدند و می‌گفتند چه زمانی یاری خداوند نازل می‌شود (و ندا می‌آمد:) آگاه باشید که یاری خدا نزدیک است. (214) "











-------------

قسمتی از تفسیر این آیه در تفسیر نور:

+ این آیه یادآور تحمل سختى از سوى مؤمنان گذشته و هشدار و تسلّایى براى مسلمانان است. حوادث سخت، آزمایش الهى است و مشکلاتى همچون حوادث تلخِ مالى و جانى‌ همه براى ساخته شدن انسان‌هاست.

+ هر بلایى را عطایى با وى است‌

هر کدورت را صفایى در پى است‌

زیر هر رنجى، گنجى معتبر

خار دیدى، چشم بگشا گل نگر

+ تأخیر استجابت دعا، مایه‌ تردید نشود. خداوند بارها وعده داده است که‌ «إِنَّهُمْ لَهُمُ الْمَنْصُورُونَ» «صافات/172» انبیا و بندگان ما حتماً یارى مى‌شوند. و «کَتَبَ اللَّهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَ رُسُلِی» «مجادله/21» خداوند نوشته است که من و فرستادگانم پیروز هستیم.

+ به هر حال خداوند وعده‌ پیروزى داده و ممکن است به دلائلى این وعده‌ها به تأخیر بیافتد، لکن این تأخیر نباید سبب تردید شود.

+ انتظار بهشت رفتن، تنها به خاطر ایمان داشتن و بدون سختى کشیدن، انتظار نادرستى است. «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّةَ ...»

+ در سنّت‌هاى الهى، هیچ تغییرى نیست. همه ملّت‌ها و امتّ‌ها و افراد باید از کوران آزمایش بگذرند. «وَ لَمَّا یَأْتِکُمْ مَثَلُ الَّذِینَ خَلَوْا»

+ توجّه به مشکلات دیگران، عامل تسکین است. از تاریخ، عبرت و الگو بگیریم. «مَسَّتْهُمُ الْبَأْساءُ وَ الضَّرَّاءُ»

+ آماده باشیم، آزمایشات الهى به قدرى سخت است که بعضى مواقع انبیا را نیز مضطرب مى‌کند. «یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ مَتى‌ نَصْرُ اللَّهِ»

+ در سختى‌ها، انبیا از مردم جدا نبودند. «یَقُولَ الرَّسُولُ وَ الَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ»

+ یکى از شروط استجابتِ دعا، اضطرار و قطع امید از غیر خداست. «مَتى‌ نَصْرُ اللَّهِ ... إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ»

+ آرام‌بخشِ همه‌ مشکلات، یاد نصرت خداوند است. «أَلا إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ»

+ مقاومت، زمینه‌ دریافت نصرت الهى است. «مَسَّتْهُمُ ... إِنَّ نَصْرَ اللَّهِ قَرِیبٌ»

  • گلاره خانوم

ختم قرآن 218

يكشنبه, ۲۴ تیر ۱۳۹۷، ۰۸:۰۰ ق.ظ

سلام علیکم

صبح همگی به طراوت شبنم صبحگاهی :)






" بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

کَانَ النَّاسُ أُمَّةً وَاحِدَةً فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ وَ أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ فِیمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ ۚ وَ مَا اخْتَلَفَ فِیهِ إِلَّا الَّذِینَ أُوتُوهُ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُمُ الْبَیِّنَاتُ بَغْیًا بَیْنَهُمْ ۖ فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ مِنَ الْحَقِّ بِإِذْنِهِ ۗ وَ اللَّهُ یَهْدِی مَنْ یَشَاءُ إِلَىٰ صِرَاطٍ مُسْتَقِیمٍ (213) "


" مردم (در آغاز آفرینش) یک امت بودند (و همگی بر یک راه و روش و دارای آئینی واحد بودند و در زندگی اولیه اجتماعی خودشان وحدت داشتند اما بعدها در اثر گسترش اجتماعات مختلف بشری و کثرت انسان‌ها، خواسته‌ها و سلیقه‌ها، نیز توسعه یافت و در اثر اختلاف سلیقه‌ها، اختلافات گوناگونی به وجود آمد بنابراین برای رفع اختلافات گوناگون بشر و رسیدن انسان‌ها به تکامل،) خداوند پیامبران دینی را با قانون الهی (یعنی دین) در میان ملت‌های مخلتف قرار داد تا برای آن‌ها حکومت (دینی ایجاد) کنند و با انذار و تبشیر مردم را هدایت و اختلافات آن‌ها را برطرف کنند ولی عمده اختلاف نظرها از سوی کسانی بود که دارای کتاب آسمانی بودند (یعنی برخی عالمان دین) که در اثر حسادت، از حق منحرف شدند و با وجود دلایل روشن باز هم به اختلاف می‌پرداختند.

خداوند آن دسته از مومنانی که در اختلاف نظرها به دنبال حق بودند، با اراده خودش آن‌ها را هدایت نمود و به راستی خداوند هر که را بخواهد (و شایسته بداند) به راه مستقیم هدایت می‌کند. (213) "











--------------

قسمتی از تفسیر این آیه در تفسیر نور:

+ آنچه از این آیه استفاده مى‌شود این است که مردم در ابتدا زندگى ساده و بسیطى داشتند، ولى کم‌کم در اثر کثرت افراد و ازدیاد سلیقه‌ها، اختلافات و درگیرى‌ها پیش آمد. 

+ لازمه‌ زندگى اجتماعى، وجود قانون محکم و عادلانه‌اى است که بتواند اختلافات را حل نماید، خداوند پیامبران را براى حل اختلافات و رفع درگیرى‌ها، مبعوث نمود و کتاب‌هاى آسمانى را نازل نمود، ولى گروهى آگاهانه و از سر لجاجت، در برابر انذار و تبشیر پیامبران مقاومت کرده و خود بوجود آورنده‌ اختلافات دیگرى نیز شدند. امّا خداوند با لطف خویش افرادى که مستعد و پذیراى هدایت بودند، هدایت نمود و آنهایى که در اثر حسادت و یا ظلم مقابله مى‌کردند، به حال خود رها کرد تا کیفر خود را ببینند.

+ انتقاد قرآن، از اختلاف لجوجانه‌اى است که انسان حاضر به پذیرش داورى انبیا و قانون خداوند نباشد و گرنه اختلافى که عاقبت تسلیم عدالت شود، اشکالى ندارد. همچون اختلاف دو کفّه‌ ترازو که در حرکت‌هاى متضادّ خود، دنبال رسیدن به عدالت هستند. «فَهَدَى اللَّهُ ... لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ»

+ قانون و تمدن‌هاى بشرى، قادر بر حل اختلافات نیستند. زیرا هر گروه و فردى به دنبال خواست‌هاى خود است. حل اختلافات باید از طریق قانون الهى و داورى انبیا صورت گیرد. قانونى که مصون از تحریف و خطاست و داورى که از هوا و هوس و اغراض نفسانى معصوم است. «فَبَعَثَ اللَّهُ النَّبِیِّینَ ... مَعَهُمُ الْکِتابَ»

+ بهترین راه حل اختلاف، تقویت ایمان به معاد است. انبیا براى پیشگیرى از اختلافات، از بشارت و براى درمان آن‌ها، از انذار استفاده مى‌کنند. «مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ ... لِیَحْکُمَ بَیْنَ النَّاسِ»

+ خطوط کلّى اهداف انبیا یکى است. «النَّبِیِّینَ مُبَشِّرِینَ وَ مُنْذِرِینَ»

+ داورى انبیا، در چارچوب قوانین آسمانى است. «أَنْزَلَ مَعَهُمُ الْکِتابَ ... لِیَحْکُمَ»

+ یکى از وظایف انبیا، ایجاد وحدت و تفرقه‌زدایى است. «لِیَحْکُمَ ... فِیمَا اخْتَلَفُوا»

+ قضاوت همه انبیا، یک گونه است. فرمود: «لِیَحْکُمَ» ونفرمود: «لیحکموا»

+ بدترین نوع اختلاف، اختلاف آگاهانه‌اى است که بخاطر حسادت و ظلم بوجود مى‌آید. «مَا اخْتَلَفَ فِیهِ ... مِنْ بَعْدِ ما جاءَتْهُمُ الْبَیِّناتُ بَغْیاً بَیْنَهُمْ»

+ در بین مؤمنان هم اختلاف پیدا مى‌شود، ولى در پرتو ولایت خداوند، رهبرى مى‌شوند. «فَهَدَى اللَّهُ ... لِمَا اخْتَلَفُوا فِیهِ»

+ ایمان، زمینه برخوردارى از هدایت خاصّ الهى است. «فَهَدَى اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا»

+ گرچه هدایت همه افراد به خواست خداوند است، ولى خواست خداوند بر اساس اختیار انسان است. «یَهْدِی مَنْ یَشاءُ»

+ صراط مستقیم، پایان دهنده اختلافات است. «اخْتَلَفُوا ... یَهْدِی ... صِراطٍ مُسْتَقِیمٍ»

  • گلاره خانوم

ختم قرآن 217

شنبه, ۲۳ تیر ۱۳۹۷، ۰۹:۳۴ ق.ظ

سلام علیکم

صبح همگی پر از نور و لبخند :)






" بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا وَ یَسْخَرُونَ مِنَ الَّذِینَ آمَنُوا ۘ وَ الَّذِینَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ یَوْمَ الْقِیَامَةِ ۗ وَ اللَّهُ یَرْزُقُ مَنْ یَشَاءُ بِغَیْرِ حِسَابٍ (212) "


" زندگی (مادی و تجملات دنیا) در نظر کافران زینت یافته (و آن‌ها را فریب داده است و به همین دلیل) مومنان باتقوا را (به خاطر تهیدستی و فقرِ مادی) مسخره می‌کنند درحالی که همین مومنان (از لحاظ مقام معنوی) در روز قیامت بالاتر از آن‌ها خواهند بود (و از نعمت‌های بی‌شمار بهشتی بهره‌مند خواهند شد زیرا) خداوند هرکه را بخواهد (از فضل خودش) بی‌حساب روزی می‌دهد. (212) "











--------------

قسمتی از تفسیر این آیه در تفسیر نور:

+ این آیه، هم هشدار به کفّار است که به زرق و برق دنیا، سرگرم و مست نشوید و مؤمنان را مسخره نکنید. زیرا قیامتى هست که صحنه‌ها عوض مى‌شوند. و هم موجب تسلّاى خاطر مؤمنان مى‌باشد که با تمسخر کافران، سست نشوند و به آینده امیدوار باشند.

+ کفر، دنیا را در نظر انسان جلوه مى‌دهد. «زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا» آرى، دنیا براى کسانى جلوه مى‌کند که به الطاف و نعمت‌هاى بى‌حساب قیامت، اعتقادى ندارند، ولى در نظر مؤمن، دنیا کجا و بهشت کجا.

+ دنیاگرایى عامل تحقیر و استهزاى دیگران مى‌شود. «زُیِّنَ لِلَّذِینَ کَفَرُوا ... یَسْخَرُونَ»

+ مسخره کردن تهیدستان، شیوه دائمى اهل دنیاست. «یسخرون»

+ برترى در قیامت، مخصوص مؤمنانى است که زخم زبان کفّار، رشته تقواى آنها را پاره نکرده باشد. «وَ الَّذِینَ اتَّقَوْا فَوْقَهُمْ»

+ رزق بى‌حساب، نشانه‌ لطف اوست، نه آنکه خداوند حساب آن‌را ندارد و یا حکیمانه تقسیم نمى‌کند. «یَرْزُقُ ... بِغَیْرِ حِسابٍ»

  • گلاره خانوم

ختم قرآن 216

جمعه, ۲۲ تیر ۱۳۹۷، ۰۸:۰۰ ق.ظ

سلام علیکم

صبح همگی پر از لبخند و شادی :)






" بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ

سَلْ بَنِی إِسْرَائِیلَ کَمْ آتَیْنَاهُمْ مِنْ آیَةٍ بَیِّنَةٍ ۗ وَ مَنْ یُبَدِّلْ نِعْمَةَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَتْهُ فَإِنَّ اللَّهَ شَدِیدُ الْعِقَابِ (211) "


" (ای انسان، با مطالعه و بررسی سرگذشت بنی‌اسرائیل، از آن‌ها) سوال کن (چرا) با آن همه معجزه‌ها و نعمت‌های الهی که به عنوان نشانه‌های روشن، خداوند در اختیارشان گذاشته بود (به جای اینکه از نعمت‌های الهی درست و به جا استفاده کنند، نعمت‌های الهی را زیر پا گذاشتند و استفاده نادرست کردند، پس بدانید طبق قانون خداوند) هرکس (کافر یا مسلمان) از نعمت‌ها و امکاناتی که خداوند در اختیارش قرار می‌دهد استفاده نادرست و کفران نعمت کند، پس (بداند که گرفتار عذاب شدید الهی خواهد شد زیرا که) قطعا خداوند سخت کیفر است. (211) "











--------------

قسمتی از تفسیر این آیه در تفسیر نور:

+ به گفته روایات، نزدیک‌ترین تاریخ به مسلمانان در پیش آمدن حوادثِ گوناگون، تاریخ بنى‌اسرائیل است. خداوند به آنان، رهبرى همچون موسى و معجزات و الطاف خویش را مرحمت فرمود و آنان را از اسارت فرعون نجات داد. براى اداره زندگى آنان، قوانین آسمانى فرستاد و به لحاظ مادّى نیز زندگى خوبى براى آنان تأمین کرد. امّا کفران و تبدیل نعمت‌ها از سوى آنان به حدّى رسید که به جاى هارون، پیروى سامرى کردند و به جاى خداپرستى به گوساله پرستى روى آوردند تا آنکه خداوند که درباره‌ آنان‌ «فَضَّلْتُکُمْ عَلَى الْعالَمِینَ» «بقره/47» فرموده بود، در اثر چنین رفتارهایى فرمود: «باؤُ بِغَضَبٍ» «بقره/61»

+ از سنّت‌هاى ثابت الهى آن است که هر قوم و ملّتى، اعمّ از مسلمانان و غیر مسلمان، اگر نعمت‌هاى الهى را تبدیل و تغییر دهند، دچار قهر الهى خواهند شد. چنانکه امروزه دنیاى پیشرفته به جاى بهره‌گیرى مفید از تکنولوژى و صنعت، دنیا را به آتش و فساد کشانده است.

+ بررسى تاریخ و عبرت‌هاى آن لازم است. «سَلْ بَنِی إِسْرائِیلَ»

+ نعمت‌ها، مسئولیّت‌آورند و کوتاهى در آن کیفرآور. «مَنْ یُبَدِّلْ ... شَدِیدُ الْعِقابِ»

  • گلاره خانوم